سلام1 - خوب شد که سال 89 با تموم بدی ها و آدمهای بدش تموم شد .
2 - چون حال و هوای نوروزه با یه کار قدیمی اما نوروزی به روز می شم.
3 - یه مثنوی هم از داداش کوچیکم - امیر عباس - میذارم با حال و هوای نوروزی... حتما تو شعر و شاعری از من بهتر میشه اما خوشبختانه دنیای شعر رو دوست نداره .
4 - بنا به دلایلی تا آخر تعطیلات دسترسی به اینترنت نخواهم داشت.
5 - عذرخواهی میکنم که نتونستم بعضی از دوستان رو دعوت کنم و یا برا دعوتشون پاسخی داشته باشم.در اولین فرصت به دوستان گرامی سر خواهم زد.
6 - از صمیم قلبم برای دوستان خوبم سال خوبی رو آرزو می کنم. همیشه ایرانی بمونید و عیدتون مبارک
در هفت سین امسال هم جای تو خالی بود
یک سیب اگر بودی در آن هنگام عالی بود
جای شما خالی سماق و ساعت و سبزه
یک حبه سیر و سنجد و یک صد ریالی بود
گلدان جواب حس من را جای تو می داد
هر چند این گلدان خوش غیرت ، سفالی بود
هی استخاره می زدم امسال می باری
باید چه می کردم جوابم خشک سالی بود
باور نمی کردم به حافظ ، روی آوردم
حافظ دلش چون سوخت پاسخ احتمالی بود
ای کاش می دانستم آن لحظه چه می کردی
بی من هوای سفره ی تو ، در چه حالی بود؟!
شاید کنار سفره مشغول دعا بودی
شاید حواس پرت من، در آن حوالی بود
و یک مثنوی از امیر عباس ، داداش کوچک اما بزرگ من :
بهار میاد سال نو آغاز میشه
شکوفه ی محمدی باز میشه
بهار میاد تا آدما جدید شن
خوبی بیاد بدیها ناپدید شن
سفره ی ما یواش یواش چیده شد
سماق و سیر تو سفرمون دیده شد
ماهی عروس سفره ی ما شده
سفره ی ما با ماهی زیبا شده
سیب رو کنار سکه ها گذاشتیم
سنجد و ساعت ، دیگه وقت نداشتیم
بابا که داشت زیر لبی قرآن می خوند
ماهی یه لحظه سر جاش تو تنگ موند
صدا اومد ، صدای سرنا اومد
سال جدید تو خونه ی ما اومد