-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 اردیبهشتماه سال 1391 20:44
کودکان کوره پزخانه سال هاست نان خشکی ها از محلهی ما نمی گذرند زیرا از نانِ خالی این همه سفره چیزی برای پرندگان حتی باقی نمی ماند ، فقط می ماند بعضی شب ها که پدر دستِ خالی به خانه برمی گردد . هر وقت پدر دستِ خالی به خانه برمی گردد من می فهمم پنهانی دارد با خودش چه می گوید ، همه چیز ... همه چیز گران شده است قند ، چای ،...
-
رازآلودگی یک قصه ساده
چهارشنبه 16 فروردینماه سال 1391 14:34
نگاهی به نمایش ”الهه خلیج” نوشته ”خیرالله تقیانی پور” و کارگردانی ”علیرضا زارعی” در مورد آیینهای نمایشی منطقه هرمزگان این تلاش سبقه ای طولانی دارد؛ به طوری که گویی هنرمندان بومی و حتی خارج از این خطه رسالتی داشتهاند نسبت به عرضه و بهره وری عناصری از فرهنگ عامه این منطقه که کارکردی دراماتیک دارد. خرده نمایشهایی که...
-
کارگاه آموزش تئاتر تی تووک
سهشنبه 25 مردادماه سال 1390 10:49
وقتی فرصتی برای نفس کشیدن پیدا میشه باید اون رو غنیمت شمرد .وقتی اونقدرتشنه و گرسنه ای که فقط با دیدن و شنیدن زنده ای باید خورد و تغذیه شد . وقتی روان آدم درگیره باید به آرامش رسید تا بهش مدیون نشیم. کارگاه آموزشی تئاتر جایی که میتونه همه اونا رو رفع کنه . اون دوستایی که دارن زنگ میزنن و آدرس میخوان زود دست به کار شن...
-
فجر 90
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 20:54
محمد حیدری، دبیر سی امین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در یادداشتی بر این فراخوان عنوان کرد:"جشنواره بین المللی تئاتر فجر به عنوان تمامنماترین آیینه فعالیتهای نمایشی کشور در سی سالگی خود بر آن است تا بار دیگر آیینه قدرت ، موجودیت و توان تئاتر کشور باشد. از همین رو با استقبال از حضور هنرمندان عزیز ستاد برگزاری در...
-
نمک نوشتن
یکشنبه 11 مهرماه سال 1389 19:36
تو مرا مینوشتی در نگاهت ورق میزدی با قدمهایت و حالا دارم پاک میشوم از ... این هم که نشد که بشه که نوشته بکنم بنویسمش که نوشته شوم تف به این سطل آشغال پر
-
ستایش
شنبه 13 شهریورماه سال 1389 19:19
باور کردنی نیست امروز برادر زادم که تازه میره تو 9 ماهگی لبای کوچولوش رو نزدیک لپم کرد و منو بوسید بعدش دم گوشم یه چیزایی گفت که نفهمیدم خیلی شیرینه این ستایش
-
پیکان مست شده بود به جوانی چشمانم
دوشنبه 14 تیرماه سال 1389 12:06
این تصادف که زد بر چشمانم بوی کهنگی میداد انگار انگار جوان شده بود پیکان به سرعت موسرخه پیرمردی که سالهاست بوی ماهی مستش کرده شاید چقدر سینه تنگ شده وسط این بلوار پشت شهر نمیدانم جاده سرخ شده یا تخم چشمانم انگار چاق تر شده صورتم نمیدانم ماهیها مست کرده بودند یا این پیکان زیادی جوان بوده انگار دو روز است که هیچی...
-
ایام
پنجشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1389 12:59
وقتی جونت به لب رسید از خیلی چیزا تازه میفهمی که خوردن کنگ خنیزی چقدر برات لذت بخشه یا مز مزه کردن انبه ترش که حسابی نمک بارونش کرده باشی وقتی دلت از خیلی ها میگیره تازه میفهمی چقدر دلت واسه رطب چینی تنگ شده یا از بالای گارمزنگی پریدن تو استخر کوچولوی باغ بابا بزرگ . دوباره دلت هوای یادگاری نوشتن اونوقتا رو میکنه تو...
-
چپی
یکشنبه 29 فروردینماه سال 1389 09:17
امروز که میخواستم برم سر کار سرم درد میکرد چشمام درد میکرد رگ سمت چپ گردنم درد میکرد قلبم در میکرد کلیه سمت چپم درد میکرد زانوی چپم درد میکرد ... دردم درد میکرد درد امروزم با من چپ شده بود کمنزیل
-
ماه
پنجشنبه 26 فروردینماه سال 1389 13:05
مچم پیچ شده به چشمانم یا خوابم یا... تو چه فکر میکنی؟ با آفتابم نمه ای لای لای میکند برایم شاید میخواهد چشمانم را روشن کند زبان کوچکم میلرزد وای میلرزد؟ دوست دارم خواب شوم تا ...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 10 دیماه سال 1388 12:24
کمنزیل فعلا تا مدت نا معلومی آشیانه خود را ترک میکند تا بعد...
-
ستایش خدا را ستایش
سهشنبه 24 آذرماه سال 1388 12:35
برادرم پدر شد و ستایشی از خدا آمد برای ما ما را در خماری نگاهش گذاشته است تنها مادرش طعم نگاش را چشیده یا برادرم که پدر شده یا مادر من که حالا شده ... یا همه وحتی مادر بزرگم که حالا شده ... که آرزو داشت چنین روزی را ببیند جایش خالی باد که رفت وحال که سخن از آمدن است بدانید که برادرم پدر شده ومن ... کمنزیل
-
گپ دل
سهشنبه 12 آبانماه سال 1388 12:19
دیشب دلم با من گپ میزد سخت گپ میزد مینالید از دل مردمانی که چقدر گپ شده است من سرم پایین بود گپی نبودم گپم نزدم میخواستم بگویم که نمیخواهم گپ شوم با گپ شدن گپ بسیار میشنوی اینطوری گپ دلت گم میشود مگه نه دل؟ دل با تو هستم ـ با دلت یکی هستی؟ ـ آره گپی شدیم با هم هر شب
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 آبانماه سال 1388 12:11
پیشنهاد کفتر طلا(به کارگردانی جوشعار) برای شرکت در جشنواره تئاتر فجر ...
-
تئاتر رضوی
پنجشنبه 30 مهرماه سال 1388 10:27
داوران نمایشهای کودک و نوجوان و عروسکی هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر رضوی معرفی شدند. به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر از روابط عمومی هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر رضوی، داود کیانیان، حسن دادشکر و هما جدی کار از سوی ستاد برگزاری، داوران نمایشهای کودک و نوجوان و عروسکی معرفی شدند. در این بخش 12 نمایش از شهرهای...
-
زنده یاد
یکشنبه 12 مهرماه سال 1388 09:23
درد را هر گاه مهار کنی شیرین است این را زنده یاد دوستی فریاد کشید وقتی میمرد لبخند زد و گفت به من به من همیشه خندان
-
ببخشید
دوشنبه 6 مهرماه سال 1388 10:12
این روزها ببخشید که نیستم همش کار و ماموریت و تمرین ببخشید که کم شدم ببخشید که وقتی عصرها زنگ میزنید گوشیم حالت بیصداست ببخشید که وقتی جواب میدم صدام خستست ببخشید که دیر وقت میام ببخشید که همش نیم ساعت خونوادم رو میبینم البته وقتی بیدارن ببخشید که مجبورم تو خواب نگاشون کنم ببخشید که سنگفرش خیابونا از تلو تلو راه رفتنم...
-
کوتاه و مختصر
دوشنبه 30 شهریورماه سال 1388 18:16
تست بازیگری برای مکبث زار ابراهیم پشت کوهی به وب کاپوچینو مراجعه کنید وسریعا پاسخ دهید ممنونم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 شهریورماه سال 1388 19:53
قدرت ار آن ماست تا دنیامون رو خودمون بسازیم حتی اگه به زور اون رو ازمون بگیرن
-
منت خدای را عز وجل
پنجشنبه 26 شهریورماه سال 1388 12:40
نمایش مکبث زار ابراهیم پشت کوهی در بخش تجربه های نو جشنواره فجر. این اثر به همراه ۱۹ نمایش دیگراز بین ۱۵۰ طرح ارائه شده به مرحله بازبینی راه یافت. نتایج بازخوانی متون بیست و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاترفجر در بخش تجربههای نو اعلام شد. به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر از روابطعمومی بیستوهشتمین جشنواره...
-
ابراهیم پشت کوهی با جغرافیای تن ها می آید
چهارشنبه 25 شهریورماه سال 1388 12:21
نمایشنامه های جغرافیای تن ها و فروش یک روح سرکش از آخرین آثار پشت کوهی جزو 12 آثار برگزیده پروژه 4 فصل تئاتر ایران انتخاب شد . پشت کوهی تصمیم دارد جغرافیای تن ها را خود به صحنه بیاورد.
-
یاد باد
دوشنبه 23 شهریورماه سال 1388 21:09
گاهی وقتا آدم برا رفع دلتنگی مجبوره اینجوری زندگی کنه
-
چی بگم
پنجشنبه 19 شهریورماه سال 1388 11:53
دلم گرفته همین...
-
بانیسایماهیبالی
یکشنبه 8 شهریورماه سال 1388 19:12
سایه محمد به آنی همه جا آمد شد بانی از کجا؟ نمیدانم شد سایه بانی یا سایبان نی یا شایدم ساییده بانی را بانی هر چه که باشد فرقی نمیکند همه اش با ۱۲۵ است سعی میکند بی ترمز نرود سیاست دارد خب اگر نباشد همه جا سایه اش است میرود وزارت شعر میخواند با ملودی اگزوز یادم است آن روزها بانی ملودی دود و اگزوز غوغا میکرد شاید هم این...
-
آب زدم راه را
یکشنبه 1 شهریورماه سال 1388 11:20
امروز براتون مولانا شدم وقتی از یه موضوعی شاد میشد و میرقصید خسته نمیشد نمیشم امروز۸۸/۶/۱
-
باشد که نسل سوخته خاک شود
یکشنبه 25 مردادماه سال 1388 09:49
میخواهم از مرز کلمات خارج شوم یا بهتر است مرزمان به اندازه آهی باشد به معجزه مردگان عیسی ناصری قسم که قسمت ما از حواریونش تنها قصه ناقوص کلیساهاست که کمرنگ شده من از عذاب به صلیب کشیدن می گویم که دوباره زنده شده است از حقیقت تازیانه های خونین از گریه مقدس ترین مریم به نوح گفتم عذابی دیگر باشد که نسل سوخته خاک شود...
-
ای دل غافل
چهارشنبه 21 مردادماه سال 1388 09:37
حکم چه میکند اینجا بر گردن من آه که زود دل میرود زدستم بخندم یا بگریم فرقی نمیکند گرده ام میلرزد اینجا استاد استاد میشود ای قافله دل غافل تا کی سلانه سلانه راه ایوب بروی وامابعد: من و مجید (مجید ذاکری یکی از کارمندان حوزه و مسئول انجمن داستان ) بعد از تعطیلی انجمن(دوشنبه۱۷:۳۰ الی۱۹:۳۰) قدم زنان . اون داشت می نالید و...
-
م........... تو
دوشنبه 12 مردادماه سال 1388 19:42
از کمنزیل برای زندگیم: جدول زندگیم افقی یا ع م و د ی تو پر میشوی و بس
-
خار
دوشنبه 12 مردادماه سال 1388 19:32
دلم برای دستنوشته هایت اشک میریزد زیر گردنم که داغ شده شاهرگم از نبودنت جوش آورده من به دستان خیس شده از خارش موهایم غبطه میخورم شلال نگاهت مست مستم کرده آویزان هرچه لبخندت هستم تا همیشه قسم به سیاهی مردمکت تا لو دیریا نخوابم آرام نمیگیرم ( خارتم توگلمی)
-
یوزپلنگ
چهارشنبه 7 مردادماه سال 1388 11:25
از کمنزیل: باران که به خانه آمد هیچکس نبود . کفشهایش را در آورد . جورابهای خیس شده اش را در آورد . بوی گندی میداد . سرش را که بالا آورد نوشته را دید : (( ما رفتیم قبله دعا تو هم بیا))