از کمنزیل:
گرما را نماینده خدا بدانیم
بر روی (( بندرعباس ))
و شرجی را قانون اصل نمیدانم چه
و عرق تن را
مالیاتی که به ناچار باید بریزیم به پای هر چه که بر ما بتابد
تنها خورشید است که مارا به سوی خود میخواند
و اما............. ماه
شانسش این است که نسیم یاری اش میکند
وشانس نسیم در این است
که حیاتش در (لودیریا) خلاصه میشود
لنگه هم همطو....
یه سری بزن.
قرار هسته چه بکنیم خودمو؟
خب انویسی از تشبیهاتت خوشم اتات په بخاطر همی یه چیزویی هی یادت اریت ، تو لو دیریا ایی چیزوی دلچسب اتات تو ذهنت که به خود لو دیریا یادت اریت هی ، تو لو دیریا .
همش از لودیریان همش
سلام
ساختار شکنی! - قسمت اول
و
نقدکتاب Take Your Photography to the Next Level
تقدیم به شماهنرمند گرامی منتظرحضور سبزتون
سلام مرسی با لذت خواندمش خاموشی لبانی به هنگام بستن چشمانش